مردان مرد
امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است
یوسفی رفته است ، آری وضع کنعان روشن است
گـر چـه در بـزم حماسـه هیـچ جای گریه نیست
در هجـــوم شـــعله ها تکلـــیف بـاران روشن است
باز شمعی کشته شد با دسـت شـب اما هنوز
این شبستـان کهـــــن با نــــور ایمـان روشن است
کـی میــان ابرهـــای تیــره پنــهان مــی شود ؟
آســـــمان هـایی که با خون شهیدان روشن است
مصطفی هم رفــت آری ، او هـم اینـجایی نبود
مــــردهای مــــــرد را آغـــــاز و پـــایان روشن است
و شهادت هنر مردان خداست